هم در دوره قبل که در بهزيستي بودم وهم دراين دوره احساس مي کردم که براي کودکان نابينا بايد کار بيشتري بکنم.البته حجم مشکل در مورد عقب ماندگان ذهني بسيار بالاتر بود و از همين جنبه در طول اين سالها کار بيشتري را از ما طلبيد. در دوره گذشته يکي از کارهائي که انجام داديم ايجاد مهد هاي کودک يا بهتر بگويم مرکز آموزش کودک نابينا و خانواده بود که کار مهمي محسوب مي شد.البته بدلايل مختلف اين کار در بخش دولتي بويژه در استانها خيلي استقبال نشد .خود من هم ايده اي که دارم تلفيق اين عزيزان ( کودکان نابينا ) در مهد کودک هاي عادي است .خب همه مي دانيم که مقاومت زيادي از سوي دست اندر کاران مهد ها و خانواده ها ي بچه هاي عادي مي شود.گاهي اوقات والدين بچه ها از برخوردها ي غير انساني آنها حرف هائي مي زنند که جاي تأسف دارد.به هر صورت در حال حاضر هم کار تلفيق را با کمک همکاران حوزه اجتماعي سازمان در دست اقدام داريم که سختي فراواني دارد. غرض از ذکر همه اينها گزارش گونه زيبائي بود که در " ايران جمعه " امروز تحت عنوان " کودکان احساس ؛ جاي بازي اينجاست " به چاپ رسيده است که پيشنهاد مي کنم دوستان بخوانند و اگر نظر ي هم داشتند حتما" مرحمت کنند....

0 Comments:

Post a Comment

<< Home