دوشنبه، چهارم فروردین ماه 1382

اين روزها سرگرم خواندن رمانی هستم که اگر مقدور شد درمورد آن حرف خواهم زد. نکته ای که امروز توجهم را جلب کرد آنکه در خواندن رما ن انسان چه خوب به گذر سريع زمان پی می برد، هم از اين نظر که نمی توانی آنرا پيگری نکنی و ادامه می دهی و اين خود نشان خواهد داد که در طی زمان نسبتا" کوتاهی داستانی که ممکن است زندگی دو يا سه نسل را بيا ن کرده باشد می خوانی و گذر عمر را می ببينی. ازسوی ديگر توجه به زندگی و طی عمر خويش می اندازی و ناگهان به خود می آئی که امروز چهارم فروردين 82 بود وکمی مانده است که سه شنبه پنجم فروردين هم از راه برسد و... وتو چه کرده ای آيا در مسير صحيح هستی ؟ آيا کارهای عقب مانده نداری ؟ آيا می دانی به کجا می روی و... به هر طريق بارها همين جا و هم در سخنان مهمی که در سايت اصلی نوشته ام بر اين نکته تاکيد داشته ام. اينها را من باب تذکر می گويم اول به خودم و بعد به دوستان . ازخداوند هميشه خواسته ام در اين مسير سخت هدايت و نور خود را دريغ نورزد....

0 Comments:

Post a Comment

<< Home