گلی برای تو
هر دو دوره ای را که در بهزيستی در خدمت معلولان عزيز بودم ، با يک استراتژی واحد به مسائل آنان نگاه می کردم. اين امر چيزی چزتکيه بر نيروی خود آنها برای پيشبرد امورشان نبود. البته اعتراف میکنم که هميشه سدی با عنوان مسائل اداری و نگاه دولتی به قضايا در برابرمان بود. بارها تلاش کردم تا همين اندک افرادی را که برخی از آنان بويژه در جامعه معلولين ايران از سالهای گذشته قدم در راه تشکل گذاشته بودند به دامن سازمان آورم و از آنان بخواهم با جديت بيشتری پيگير امورشان باشند. چه اينک و چه آن زمان بيشترين مشکل معلولان را در عدم شناخت صحيح جامعه از توانمندی و حقوق انسانی آنان دانسته ومی دانم. از همين روست که با کمک هاي اين عزيزان و همکاران توانستيم تعداد انجمن ها و تشکل های آنان را از چيزی حدود چهار يا پنج تشکل به بيش از 200 گروه برسانيم. هميشه در ديدار هائی که با اعضای اين تشکل ها داشتم از آنان می خواستم تا بيش از پيش به بيان مسائل خود بپردازند و جامعه را با مشکلات و توانمندی های خودآشنا سازند. هرچند برخی دوستان چنين می کردند اما هنوز هم مشکل اساسی ما در اين مسير عدم حضور تمام وکامل معلولان و خانواده هايشان در چنين مسيری است . البته دوحرکتی که در روز جهانی معلولين سال گذشته با يک تجمع کوچگ از گروهی معلولان که به صورت خودجوش دور هم جمع شده بودند و يک حرکتی که امسال کودکان معلول انجمن توانياب با رفتن به مراکزی چون - مرکزامور مشارکت زنان ؛ دانشکده توانبخشی و وزرت کشور - انجام دادند ، حرکت عمده ديگری را شاهد نبوده ايم . اين امر بواقع نمی تواند بيانگر حرکت مطلوب معلولان برای تامين حقوق اساسی خود باشد. به نظر می رسد تلاشی دو چندان برای نمايش حضور توانمند آنان لازم است و اين برنمی تابد مگر با حضور پيوسته و کارساز آنان در همه صحنه های اجتماعی ...
گزارش روزنامه شرق را از حرکت کودکان معلول انجمن توانياب یا عنوان " گلی برای تو " بخوانيد . حرفهای خوبی دارد بويژه قسمت انتهائی آنکه روی سخن با ما دانشگاهيان است که ببينيم در کجای عالم ايستاده ايم....
0 Comments:
Post a Comment
<< Home