ديروز و امروز در دو جلسه دفاع پايان نامه شرکت داشتم که از يک نظر شبيه به هم بودند. ديروز در دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکي ايران بعنوان داور حضورداشتم که اين براي اولين بار بود که در جلسات دفاع اين دانشکده حضور پيدا مي کردم.امروز هم در دانشکده روانشناسي دانشگاه آزاد به عنوان مشاور در جلسه دفاع بودم که اين هم براي اولين بار بود که در اين دانشگاه در چنين جلساتي شرکت مي کردم. اين از جهت شباهت ، اما تفاوت هائي هم داشتند اولي در مورد آموزش بهداشت بود ودومي در مورد روانشناسي کودکان استثنائي که هردو از زمينه هاي کاري من هستند. آنچه باعث شد تا امشب در اين مورد بنويسم نکاتي است که مدتها در زمينه پايان نامه هاي تحصيلي در ذهن دارم ولي فرصتي براي بيان نداشتم تا الان که به برخي اشاره مي کنم.


1- معتقدم که دانشجويان کارشناسي ارشد معمولازحمات لازم را براي کار خودشان ميکشند و در برخي موارد بيش ازآنچه لازم است.اما در عمل به آن ميزاني که بايد از حاصل اين زحمت سود عايد جامعه شود -چه جامعه علمي وچه جامعه به معناي عام - نمي شود. عليرغم نظر برخي معتقدم اين مشکل از دانشگاه است نه دانشجو!


2- مسئولين اجرائي کمتر به فکر استفاده از دستاوردهاي اين پايان نامه ها هستند.در همين دو پايان نامه دلايل خوبي براي نوع فعاليت هائي که مسئولين اجرائي بايد در کار خود انجام دهند وجود دارد اما مشاهده مي کنم هردو از هم بيخبرند وبراي اين موضوع هم بيشتر دانشگاه را مقصر مي دانم البته نه خيلي بيشتر از آقايان اجرائي !


3- ظرفيت بالقوه دانشجوئي براي حل مشکلات مراکز اجرائي از طريق انجام بررسي در حين گذراندن پايان نامه ها بسيار بالاست . اما تجربه کار اجرائي و شناختي که از آن دوستان دارم مرا به اين اعتقاد رسانده است که مشکل اصلي در عدم شناخت و بيان مشکلات مراکز اجرائي است . بواقع تشخيص اينکه مشکل چيست موضوع اصلي است که براي دوستان پوشيده است. البته اگر مشکل يافت شود با تحقيق مي توان براي راه حل ها فکر کرد و به نتيجه رسيد!


4- چنانچه بتوانيم با همدلي و مشارکت مراکز اجرائي و گروه هاي آموزشي به فهرست هاي مشترک از عناوين تحقيقاتي کاربردي براي رفع مسائل و مشکلات جامعه دست يابيم اين بهترين فرصت براي استفاده از نيروي بالقوه عظيمي است که در دانچويان نهفته است.


اميدوارم به اين مهم دست پيدا کنيم...

0 Comments:

Post a Comment

<< Home