امروز تلفنی با سرکار خانم "دکتر مير فتاح " صحبت کردم. برای آنان که در حوزه معلولين فعاليت دارند نام " دکتر ميرفتاح" بسيار آشناست. شايد قريب به بيست و پنج سال از بروز ضايعه در نخاع ايشان می گذرد وعليرغم همی سختی ها ، فعاليت های ارزنده ای برای اعتلای وضعيت معلولان در ايران داشته اند. خيلی از دوستانی که دچار ضايعه نخاعی هستند ادامه فعاليت و زندگی خود را مديون راهنمائی ها و مهربانی های ايشان هستند و اين چيزی نيست که من بگويم ، اين را خود دوستان دارای معلوليت بار ها برای من گفته اند. اين روزها " دکتر ميرفتاح " در بستر بيماری شديد کليوی هستند و مدتی است که " دياليز " می شوند ، آنهم يک روز در ميان و اين برای انسانی که همه زندگی خود را براساس تحرک برای بقا ، پايه گذاری کرده است بسيار سخت است. نگرانی هائی که او امروز درمکالمه ای که داشتيم می گفت بيستر از آنکه به خودش مربوط شود به مسائل و مشکلات عزيزان معلول برمی گشت و اينکه چرا هنوز کسی به درستی درکی از نيازهای معلولان ندارد وبه شدت نگران آينده اين دوستان بود. تلاش او در راه اندازی " انجمن ضايعات نخاعی " به همراه تنی چند از دوستان ديگر ضايعه نخاعی يکی از آخرين دستآوردهای او برای جامعه معلولين ايران است که اميدوارم هر روز با قوت بيشتری بتواند فعاليت کند. به هر صورت قصدم از بيان آین مختصر قدررانی از زحمات " دکتر ميرفتاح " بود و يادآوری اينکه امروز و در اين ماه عزيز وظيفه ما دعای خير برای شفای عاجل اوست....
يادداشت های روزانه دکتر محمد کمالی
ديدگاه های من در زمينه مسائل مختلف جامعه
0 Comments:
Post a Comment
<< Home