امروز همه دوستانی که با هم تماس داشتيم بعد از سلام و احوالپرسی فوری می گفتند چه خبر بود که اين همه با عصبانيت نوشته بودی !!! منظورشان همان مطلبی است که جمعه در مورد رفتارهايمان در جامعه نوشته بودم. يکی از ايشان می گفت من که اصلا نمی توانم تصور کنم تو هم می توانی عصبی باشی . البته ايشان و بقيه به من لطف دارند ولی خب حق هم بدهيد که گاهی واقعا انسان از کوره در می رود و خب ممکن است کمی هم تند برود. هرچند فکر می کنم که مطالب اساسی در اين زمينه وجود دارد همانطور که آقای جلائی عزيز هم در بخش نظر ها نوشته اند ، اما فکر می کنم خوب است شما هم بنويسيد تا بالاخره چاره يا راه حل هائی برای آن بيابيم. البته ديروز توانسيم سری هم به ارتفاعات شمال تهران بزنيم. هم برف خوبی می آمد و هم مناظر دل انگيزی بوجود آمده بود که کلی روحيه مان را تغيير داد. اين روزها که نعمات خداوندی برای تهرانی ها و بهتر بگويم ايرانی ها بی دريغ نازل می شود برای ما که فرصت اندکی برای استفاده از هوای پاک داريم بهتر زمان است که از اين فرصت ها بهرهمند شويم.
خب امروز طبق روال شنبه ها در دفتر دکتر کاکوئب معاون پژوهش ی دانشگاه بهزيستی جلسه داشتيم . اما شنيدم که ايشان برای عمل جراحی قلب به بيمارستا ن رفته اند تماسی تلفنی با ايشان داشتم . الحمدالل روحيه خوبی داشتند و التماس دعا... فردا قرار است عمل شوند و من هم از همه شما التماس دعا برای ايشان دارم. دکتر آقابخشی عزيز هم آنجا بودند. ايشانهم يکی دو ماه پيش تحت عمل قلب قرار گرفتند . می بينيد همه بايد بيشتر به فکر باشيم یعنی برای پيشگيری از... خب اين هم يکی ديگر از فرصت ها که اميد است از دست نرود....
0 Comments:
Post a Comment
<< Home