با نوشته های آقای محمد آقازاده در روزنامه ايران آشنا بودم.. گاهی هم که روزنامه " اعتماد " می گيرم در صفحه آخر به موضوعات اجتماعی می پردازد که زاويه ديد خوبی به مسائل دارد. امروز هم درآن روزنامه به موضوعی خوب پرداخته است که هر روزدامنه وسيعتری پيدا می کند و می رود تا افراد فزونتری را دربر گيرد. موضوع "كار بلدهاي‌ خسته‌ " مربوط به عدم استفاده از نيروهای متخصص است که در نهايت منجر به دلزدگی و خستگی و در پايان گوشه گيری آنها می شود. او در اين مطلب به شرحی در مورد يکی از دوستانش می پردازد که گويا در همين مسائل مورد بی مهری واقع شده می پردازد. درجائی می گويد: " روزنامه‌نگار هم‌ هست‌ و همچنان‌ اين‌ شغل‌ را در خود حفظ‌ مي‌كند. هيچكس‌ وقتي‌ وارد اين‌ وادي‌ شده‌ نمي‌تواند آن‌ را رها سازد. حتي‌ اگر ننويسد كه‌ او مي‌نويسد. هر بار مي‌بينمش‌ در سازماني‌ كار مي‌كند، حرفه‌اش‌ را مي‌شناسد ولي‌ مديران‌ كار نابلد، آدمهاي‌ متخصص را برنمي‌تابند. آنها كوتوله‌ها را دوست‌ مي‌دارند تا قد خودشان‌ را بلند جلوه‌ دهند، ولي‌ جز خودشان‌ همه‌ واقعيت‌ را مي‌بينند متخصصان‌ و روزنامه‌نگاران‌ آرام‌ و قراري‌ ندارند. غم‌نان‌ اگر بگذارد." .موضوع برای من که مدت زيادی در امور اجرائی بوده ام کاملا ملموس است بويژ] که حالا در آن امور نيستم. اميدوارم هرچه زودتر اينگونه آسيب ها از نظام اداری و اجرائی وبويژه محيطهای علمی ، ا»وزش و فرهنگی جامعه رخت بربندد....

0 Comments:

Post a Comment

<< Home