گويا اعتراض آن دوست کار خودش را کرده است و آنچه امروز در روزنامه ايران در مورد آن آگهی کذائی تامين مسکن برای معلولين می بينيد ، به این شکل که با دستکاری در چهره آن فرد و تعبيه ريش در صورتش تلاش شده است تا مشکل را حل نمايند. البته اعتراض من به نوع عمل و بويژه متن شعاری که انتخاب شده است ( من هم به سر پناه نياز دارم ) و آن حرف ها که قبلا نوشتم برجای خود باقی است. يادم می آيد سالها قبل فکر می کنم سال 60 بود ، با توجه به تعطيلی دانشگا ها در جهاد سازندگی يکی از مناطق کشور کار می کردم . در يکی از مناطق آنجا بدنبال زلزله قرار شده بود که دولت برای زلزله زدگان سرپناه بسازد. مردم به نماينده شهرستان شکايت برده بودند و روزی به اتفاق ايشان و مجری طرح و پيمانکار برای بازديد به روستا ها رفتيم. با بتون بلوک ها ئی را ساخته بودند که چهار ستون بود و يک سقف و وقتی می پرسيدی ديوار های بدنه و در و پنجره کجاست می گفتند به ما گفته شده سر پناه !!!! بسازيد و اين هم سرپناه ... باور کنيد اين ماجرا عين حقيقت است. حالا اميدوارم اين سرپناه که در اين آگهی های جديد عنوان شده از آن نوع نباشد..... و موضوع آخر در اين مورد هم اينکه به آن دوستمان هم توصيه کردم با کمک برخی همکاران موضوع را رفع و رجوع کنند احتمالا اشتباهی سهوی رخ داده است که بيشتر به کم تجربگی می ماند تا اينکه مورد ديگری باشد. اميدوارم مشکل ايشان هم بزودی برطرف شود....
يادداشت های روزانه دکتر محمد کمالی
ديدگاه های من در زمينه مسائل مختلف جامعه
0 Comments:
Post a Comment
<< Home