هفته بهزيستی
باز هم به هفته بهزيستی رسيديم . در ابتدا لازم می دانم اين هفته را به تمامی همکاران زحمت کش و عزيزی که خالصانه برای بهبود شرايط زندگی عزيزان معلول و ساير افرادی که از خدمات بهزيستی در حوزه های اجتماعی و پيشگيری بهره مند می شوند تبريک بگويم وبرای آنان آرزوی توفيق خدمت بيشتر داشته باشم. به هر صورت ساليان زيادی است که اينگونه هفته ها می رسند ومی گذرند . اما آنچه باقی مانده است عدم تغيير اساسی در وضعيت معلولان و مدجويان سازمان است.قصد آن ندارم که بگويم هيچ گونه تغييری حاصل نشده است اما قطعا" می گويم فاصله ما با حداقل ها هم بسيار زياد است. عوامل بسياری در اين امر دخيل هستند که مهمترين آنها مشکل نگرشی در مسئولان وجامعه است ، تفاوتی هم در بين تحصيل کردگان و سايرين وجود ندارد. آنچه اهميت دارد عدم پذيرش حضور معلولان در جامعه بعنوان شهروندانی است که از حق استفاده از امکانات جامعه برخورداند. همين امر باعث شده است در همه امور آنها را در برنامه ريزی ها و اقدامات فراموش کنند و اگر در جائی هم دوستان دلسوخته و درد آشنائی باشندکه از سر ترحم ودلسوزی خواسته اند کاری کنن داما از ترس برخورد نامناسب ديگران دست نگه داشته اند.همين موضوع اشتغال را ببينيد ساده ترين برخورد ها در بين مسولان دولتی و کارفرمايان بخش خصوصی آن است که " ای بابا در حاليکه اين همه بيکار سالم داريم شما هم دلتان خوش است ، از بکارگيری معلولان می گوئيد ، فعلا بماند تابعد " و يا اينکه اگر بنا بر تعديل نيروی انسانی است ابتدا به سراغ همين گروه می روند و مظلومانه اخراجشان می کنند که با کمال تاسف آنچه اين روزها می شنوم حکايت از موج تازه ای از اخراج هاست.برای بهتر ديدن مسئله اشتغال گزارش مفصلی که در روزنامه ايران امروز تحت عنوان " معلولان سرکارنيستند!!!" توسط آقای خواجه حسينی نوشته شده است را ببينيد. وقتی مشکل نگرش از مجلس و نمايندگان محترم آن شروع می شود چه انتظاری از ديگران داريم. خاطرتا ن باشد سال گذشته بازهم در شرايط نمايندگا ن مجلس آمده بود نداشتن "ناتوانی و معلوليت" و اين به معنای محروم کردن گروه بزرگی از جامعه از حضور درمجلس و داشتن نماينده است. خب با اينگونه تفکرات انتظار بهبود امور معلولان کمی دشوار می شود. البته ساير اقشار خدمت گيرنده از بهزيستی هم وضعيت بهتری ندارند هرچند ممکن است بلحاظ برخی مسائل بيشتر دربورس تبليغاتی قرار بگيرند اما درنهايت آنها هم چيزی عايدشان نمی شود.آنچه امروز بايد در نظام جامع تامين اجتماعی - که در حد لايحه هنوز باقی مانده است - رخ دهد ارائه جايگاه ويژه ای به بهزيستی است و برخوردهای انفعالی با اين موضوع هرروز از جايگاه مناسب بهزيستی در نظام آينده خواهد کاست و بيشترين ضرر را باز هم معلولان ومدجويان سازمان تحمل خواهند کرد.
در اين زمينه سخن بسيار است و حوصله کم ، آرزومی کنم دولت بيش از گذشته به وضعيت يکی از مهمترين سازمان های خود توجه کند . همانطور که در سخن روز صفحه اصلی سايت جملی ای از يکی از نخست وزيران گذشته انگلستان را نقل کرده ام که :" دولت تنها يک وظيفه دارد ، تامين رفاه اجتماعی مردم " اميدوارم دولت ماهم که مطمئن هستم در تفکر چنين انديشه ای را دارد در عمل هم بتواند آن رابه انجام برساند...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home