يکي از مسائلي که هميشه در مقابل تفکر خلاق قرار مي گيرد موضوع عادات ماست. معمولا عادتها مانع از اقدام انسان به تفکر بويژه کسب ايده هاي جديد هستند. اين عادات آنقدر براي فرد عادي و روتين مي شوند که او هرگز نمي پذيرد راه ديگري هم براي انجام آن عمل خاص به شکلي ديگر هم وجود دارد.يک مثال در اين زمينه ديدم که خيلي جالب بود.در اينجا آنرا نقل مي کنم:


يک راننده کاميون براي مراجعه به آدرس شرکتي در حرکت بودو وقتي به خياباني که شرکت در آن قرار داشت رسيد متوجه علامت " ورود ممنوع " در ورودي خيابان شد.به حرکت خودادامه داد تا به خيابان موازي بعدي رسيد و از کوچه اي که در آن خيابان مورد نظر بود رد شد. ولي تا به چند قدمي محل شرکت رسيد متوجه نشده بود که پياده است.


قدرت عادات بسيار زياد است. آلفرد پريمن مي گويد:" پس از دوسال انجام کاري به شکلي مشابه ، آنرا به دقت مورد بررسي قرار دهيد. پس از پنجسال ، به آن به ديده شک و ترديد بنگريد. پس از هفت سال آنرا بدور انداخته و از نو شروع کنيد."


سعي خواهم کرد درآينده بيشتر در اين زمينه صحبت کنم....

0 Comments:

Post a Comment

<< Home