امروز صبح يکی از دوستان عزيز زنگ زد و تولدم را تبريک گفت. بله امروز که دوم آذرماه است روز تولد من است. البته نه اينکه فراموش کرده بوده باشم وناگهان شوکه شوم ولی به هر صورت گاهی اين گونه تبريک گفتن ها لطف و صفائی دوچندان پيدا می کند و ازاينکه دوستانی داری که به فکر هستند بسيار خوشحال می شوی و به خود می بالی. خاطره ای هم از اين نوع برخورد ها دارم که بدين وسيله سعی می کنم یادی هم از دوستی بسيار عزيز کرده باشم. دوره دومی که به بهزيستی رفتم ديماه 76 بود . در اين دوره هم افتخار همکاری با برخی از دوستان گرانقدر را داشتم که از آنجمله جناب آقای دکتر خوئی بودند که پيش از اين در دانشگاه علوم پزشکی ايران در زمان تصدی استاد عزيز جناب آقای دکتر خسروی با هم همکار بوديم. در سال 77 در اتاقم نشسته بودم که گفتند آقای دکتر خوئی می خواهند بدفتر بيايند کمی نگران شدم که چه مطلبی پيش آمده است . خب آيشان تشريف آوردند و يک بسته کادو کوچک بهمراه يک شاخه گل زيبا و يک پاکت نامه ، آنها را به من دادند . هنوز متوجه نشده بودم .گفتند نامه را باز کن و بعد متوجه شدم که در متنی کوتاه تولدم را تبريک گفته اند و آروزی سلامتی و... يک سورپرايز واقعی!!! خب حتما" حال مرا در آن موقع درک می کنيد. بعد متوجه شدم ايشان با هماهنگی کارگزينی تاريخ تولد همه کارکنان را گرفته اند ومشابه اينکار را تقريبا" برای همه همکاران انجام می دهند و طبيعی است تاثير بسيار مثبتی هم درذهنيت کارکنان بجا گذاشته اند. بواقع اکثريت کارکنان بهزيستی به نيکی و شايستگی از دکتر خوئی ياد می کنند و اين چيزی نيست جز نگاه و عمل دلسوزانه ای که به امور داشتند. قصدم از بيان اين نکته اين بود که شما هم اگر در مسئوليتی اين چنين قرار داريد با چنين کار به ظاهر کوچک ولی بسيار عميق روح دوستی و عشق را در دل همکاران خود بارور کنيد تا به همديگر بياموزيم که هيچ چيز جای دوستی پاک ، بی آلايش و باصفا و صداقت را نخواهد گرفت و باور کنيد که اين کار زحمت زيادی ندارد...
همين الان که خواستم اين متن را بفرستم تا در بلاگ نوشته شود ، در ای ميل هايم که چک کردم نامه ای از سايت Webshots داشتم که به همين مناسب برايم کارت تبريک ارسال کرده است. جالب نيست ؟ ....

0 Comments:

Post a Comment

<< Home