امروز روز کشتی بود. همانطور که در دوران جام جهانی فوتبال هم از ورزش گفتم. امشب هم چند نکته ای در اين زمينه می خواهم بنويسم.البته تخصص من شايد ورزش نباشد ولی توانبخشی و فيزيوتراپی از جمله رشته هائی است که خود را با ورزش نزديک حس می کند. در تز دوره دکتری هم نقش آموزش بهداشت را در بهبود وضعيت بدنی دانش آموزان بررسی کردم که نشاندهنده همبستگی بين آنها بود. از دوران کودکی هم از جمله علاقمندان به ورزش بوده ام و به صورت متناوب هم ، ورزش را تا همين سالها دنبال کرده ا م. شايد از همين رو بود که اخيرا دوستان فشار زيادی هم برای پذيرش مسئوليت يکی از فدراسيون ها داشتند که زير بار نرفتم. از همين جهت است که امشب در مورد کشتی و وضعيت دبير ، دلم می خواست چيزی بنويسم. حتما شما هم متوجه شديد که دبير در کشتی فينال ، دبير کشتی های فبل نبود. براستی از نظر روحی ضعيف نشان داد. او آغازگر حمله نبود. پتج بار از يک سوراخ گزيده شد و کشتی را واگذار کرد، آنهم درلحظه آخر. به غير از او مجيد خدائی هم در کشتی با کوبا ئی ، يک از پيش باخته بود. زمانيکه روی تشک آمد و مبارزه را آغاز کرد حس کردم از نظر توان روحی بسيار ضعيف است. فشار مسابقات خيلی زياد است و همينطور حضور در مقابل اين جمعيت. نمی دانم آيا روانشناس و مشاوری که هم کشتی بفهمد و هم روحيات اين عزيزان را در اردو داشته ايم يا نه ولی بدانيد آنچه دبير امروز لازم داشت بيش از هرچيز آرامش بود و اورا بايد از فشار ها دورمی کرديم. گمان نمی کنم چنين چيزی اتفاق افتاده باشد. امروز نقش " پزشکی ورزشی " بسيار فراتر از آن است که آنرا به آنچه بعد ازحادثه ورزشی رخ می دهد ويا آسيب وارده در نظر بگيريم. امروز بيش از هر زمانی به روانشناسی ورزشی نيازمنديم. مبارزات بسيار سنگين و فشرده شده اند و قهرمانان تحت فشارعصبی و استرس خيلی زيادی قرار دارند .بايد بيش از پيش به اين امر همت گماريم. از خداوندمی خواهم آنچه بر دبير رفت بر حيدری ، طلائی و بويژه حاجی زاده جوان نرود....

0 Comments:

Post a Comment

<< Home