توقف

نه این توقف نیست... کمی آهستگی است ... می دانید دارم به نوشتن هزارمین یادداشت خودم نزدیک می شوم. از آن روز - 14 آبان 1380 - که نوشتن این وبلاگ راآغاز کرده ام ، زمان زیادی می گذرد . شاید در ایتدا تصور این مقدار تداوم کار برایم سخت بود، اما به لطف خداوند ادامه یافت . چه در زمانی که در مسئولیت های اداری و اجرائی بودم و چه در زمان هایی که فراغت بیشتری بود . این یادداشت 994 است ، شاید باید عجله کنم که از مرز هزار بگذرم و شاید هم تامل و من کمی تامل را خواسته ام . این تاخیر باعث شد تا دوست خوبم جناب آقای دشتی و دوست دیگری که نمی دانم کیست ، نوشتند که چرااز اینترنت گریزان شده اید؟ البته اینگونه نیست - هر چند باید بگویم که در دوهفته اخیر بشدت درگیر برگزاری 2 کارگاه آموزشی بودم که باید به تنهایی اداره می کردم و بسیار هم سخت بود- به هر صورت نوشتن در وبلاگ کار ساده ای نیست ، بویژه آنکه بدانی باید برای مخاطبی فهیم بنویسی که دقیق است و انتظار دیدن مطلبی ارزشمند را می کشد... بنابراین دست از وبلاگ نویسی نشسته ام وامید به نوشتن یادداشت دو هزارم باعث خواهد شد تا از مرز هزار بزودی عبور کنم....

2 Comments:

At 10:42 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام دكتر. هزار هميشه عدد عجيبي است: لاك پشت ها هزار سال عمر مي كنند، آدم ها مي گويند يك سر دارند و هزار سودا، قصه هاي هزار و يك شب، هزار دستان... مي شود هزارهاي عجيب و عجيب تري پيدا كرد. هزارمين وب نوشت شما مبارك!ا

 

At 12:02 AM, Anonymous Anonymous said...

دلم می خواست از اینکه جواب کامنت را داده اید تشکر کنم.... اما به نظرم کمی مضحک آمد... آرزو می کنم همیشه شاد و موفق باشید

 

Post a Comment

<< Home