بدون دست و پا

در طول سال هائی که با معلولان جامعه کار کرده ام ، همیشه با دوستان عزیزی برخورد داشته ام که نمونه بارز قدرت و توانایی بوده اند . تلاش و امید و توکل عناصر عمده برا ی ادامه حیات دوستان دارای ناتوانی و معلولیت است. بدون اینها همیشه با افرادی در گوشه آسایشگاه ها برخورد خواهید داشت. احتمالا شما هم نمونه هایی را سراغ دارید و مثال زدنی ... خاطرم هست که در برخی از نمایشگاه ها که برای نمایش توانمندی معلولان- نه جلب کمک و ترحم- برگزار می کردیم بسیار از افراد در رده های مختلف با دیدن ایشان انگشت حیرت به دهان می بردند باور نمی کردند چگونه فردی بدون داشتن دست و یا مشکلات دیگر چنین فعالیت هائی را انجام میدهد. باز هم بخاطر دارم که به یک نکته همیشه اشاره داشتم و آن اینکه اینها تنها نمونه هستند و اگر بتوانیم شرایط و بسترها را مهیا کنیم تعدد این عزیزان راشاهد خواهیم بود.
امروز ایمیلی بدستم رسید که نمایشی است از کار بزرگ و ارزشمندی که یک دوست معلول غیر ایرانی که فاقد دست و پا می باشد ، انجام داه است. شرحی اززندگی او و نمونه هایی از عکسهایش در فعالیتهایی که در مراکز مختلف ازجمله مدارس ومراکز گوناگون داشته است تا نشان دهد چگونه با توکل بخداوند میتوان راه موفقیت را طی کرد.در قسمتی از متن خود می گوید :
"I believe that if you have the desire and passion to do something, and if it's God's will, you will achieve it in good time. As humans, we continually put limits on ourselves for no reason at all! What's worse is putting limits on God who can do all things. We put God in a "box". The awesome thing about the Power of God, is that if we want to do something for God, instead of focusing on our capability, concentrate on our availability for we know that it is God through us and we can't do anything without Him. Once we make ourselves available for God's work, guess whose capabilities we rely on? God's! "
فعالیت ها ی او بسیار جالب است و به نظرم فرصتی مناسب برای دست اندرکاران امور توانبخشی و جوامع معلولان است که از چنین نمونه هایی برای بالابردن آگاهی و تغییر نگرش بویژه در دوستان جوان و نوجوان بیشتر استفاده کنند. سعی می کنم متن زندگینامه و عکسهای او را در یک فایل همینجا قرار دهم تا همه استفاده کنند...

1 Comments:

At 1:38 AM, Anonymous Anonymous said...

چقدر با ديدن تصاوير و خوندن نوشته هاش احساس حقارت در برابر عظمت این مرد کردم

 

Post a Comment

<< Home