ششمين سالگرد وبلاگ

كمي باور كردنش سخت است اما به قول گزارشگران تلويزيوني مي ريم كه ششمين سال نوشتن در اين وبلاگ رو آغاز كنم. دراين مدت يادداشت هاي كوتاه و بلندي نوشته ام كه مطالب مختلفي را در زمينه هاي گوناگون شامل شده است. بي ترديد بيش از همه به موضوعات توانبخشي و معلولان پرداخته ام كه هميشه در اين سالها دغدغه اصلي من بوده است، هرچند كه مسئوليتي مستقيم هم در آن نداشته باشم.هنوز هم معتقدم با جايگاه استفاده از وبلاگ در موضوعات مختلف اجتماعي ، آموزشي و حتي سياسي فاصله اي بس طولاني داريم. در اين سالها بدين نتيجه رسيده ام كه نوشتن وبلاگ و پاي گذاشتن در دنياي مجازي از همه ساخته نيست. بررسي ها هم اين گونه نشان ميدهند كه شايد ميليونها وبلاگ در پنج سال اخير ايجاد شده اند اما درصد اندكي توانسته اند در مسير خود ثابت قدم باشند و استمرار داشته باشند. سرويس دهنده هاي وبلاگ نيز همه ماهه يا روزانه به عمر بسياري از وبلاگ هاي متوقف شده پايان مي دهند. در اين امر من عنصر نياز را بسيار دخيل مي دانم.از يك سو ‌نياز نويسنده به نوشتن واز ديگر سو نياز خواننده به دانستن. اين باعث مي شود تا فرد علاقمند به گفتن و نوشتن ، بنويسد و دوستي هم بالاخره زحمت خواندن را بكشد. وبلاگ نويسي تغيير مهمي را كه ايجاد كرد، آن است كه فرد حتما براي خواننده رسمي نمي نويسد بلكه در اين فضا آنچه بر دل دارد و در صفحه ياد اندوخته است به فضاي وب منتقل مي كند و خواننده كه در زمان متوقف نيست هر موقع كه بدان دسترسي داشته باشد و علاقه نشان دهد مي تواند آن را مطالعه كند. اين بدان معناست كه وبلاگ - عليرغم آنكه پاره اي آن را روزنامه نگاري مدرن يا نوع شخصي آن مي دانند - وابسته به زمان و مكان مشخصي نيست و حساب و كتاب سود وزيان و منفعت هاي مادي هم بر آن منصور نيست. براي دل نوشتن ، اطلاع رساني و انتشار فكار و ايده ها و.. وي‍‍ژگي وبلاگ است. انتخاب عنواني چون " سردبير خودم " - كار به محتواي آن ندارم- به عنوان يكي از اولين وبلاگ هاي فارسي مي تواند در اين حيطه معنا پيدا كند. در وبلاگ نويسي - حتي اگر آن را روزنامه نگاري پدانيم - تنها تو مي نويسي و همه روزنامه با مسئوليت توست كه منتشر مي شود . از اين رو برخي وبلاگ ها عليرغم داشتن خوانندگان اندك به عمر خود ادامه مي دهند و برخي با داشتن بازديد كنندگان فراوان به سرعت به انتها مي رسند.
خوشحالم كه اين وبلاگ هنوز زنده است و نفس ميكشد و آرزو دارم كه لطف الهي آنگونه مستدام باشد كه قلمي كه بر اين وبلاگ جاري است از خطا مصون باشد و در مسيري بر مبناي حق و براي بهبود وضعيت مردم و توسعه علم و دانش در اين سرزمين ره سپارد... در اين ساعت كه پنجمين سال نوشتن به پايان مي رسد و وارد سال ششم مي شوم لازم مي دانم از همه دوستان كه به من و وبلاگ لطف داشته اند سپاسگزاري كنم و تقاضا كنم مرا از دعاي خيرشان بي نصيب نگذارند ...

4 Comments:

At 10:33 PM, Anonymous Anonymous said...

به نام خدا
آقای دکتر سلام
تبریک می گویم
من از همان سالهای نخست وبلاگ های شما را مطالعه می کردم.
اما به نظرم این استمرار شما بسیار ارزشمند است و امیدوارم همواره ادامه یابد

 

At 1:11 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام استاد. وبلاگتون همسن کودک درونم شد. با این تفاوت که شش سال برای یک وبلاگ عمر زیادیه و برای یک آدم، خیلی کم.... تولد مبارک

 

سلام با شما کاملا موافقم رهرو آن نیست که گه تند وگهی خسته رود رهرو آن است که آهسته وپیوسته رود.شما از اولین وبلاگ نویسان فارسی نویس در ایران هستید که کارتان را 5 سال به صورت مستمر در ایران پی گرفته اید و اینک وارد ششمین سال فعالیت شده اید.جدا دست مریزاد دارد پیوسته پوینده باشید
17 آبان 1385

 

سلام با شما کاملا موافقم رهرو آن نیست که گه تند وگهی خسته رود رهرو آن است که آهسته وپیوسته رود.شما از اولین وبلاگ نویسان فارسی نویس در ایران هستید که کارتان را 5 سال به صورت مستمر در ایران پی گرفته اید و اینک وارد ششمین سال فعالیت شده اید.جدا دست مریزاد دارد پیوسته پوینده باشید
17 آبان

 

Post a Comment

<< Home