امروز فرصت کردم از تاتر " قصه مانی " در تالار هنرمندان ديدن کنم.تاتری بود کار هنرمندان فزوين که با حمایت " کانون معلولين توانا" آن شهر به صحنه رفته بود.موضوع به برخورد پدرخوانده يک معلول جسمی با مشکل عدم پذيرش کودک برمی گشت . بارها نوشته و گفته ام که ازجمله موضوعات مهم برای خانواده های دارای افراد معلول و خود فرد دارای معلوليت، نحوه کنار آمدن با موضوع معلوليت است. خب تاکيد بر برخورد صحيح با اين مسئله می تواند دستمايه تاتر هم باشد که دوستان هم انصافا توانستند بخوبی آنرا نشان دهند، هرچند زمان و صحنه نمايش کوتاه و کم بود. اما از سوی ديگر انتظار از تاتری که تحت عنوان تاتر معلولين به صحنه می رود؛ حضور تعداد بيشتری از افراد دارای معلوليت است در صحنه نمايش. هرچند تاتری هم که در مورد معلولان باشد در همين حيطه قابل بحث خواهد بود ولی آنچه از تاترمعلولان انتظار دارم ، بيش از جنبه هنر نمايش ، جنبه توانبخشی و درمانگری آن است برای افراد دارای معلوليت.نمی دانم تعبير ورزش قهرمانی در مقابل ورزش همگانی را شنيده ايد يا نه. تعبير من از تاتر برای معلولان معادل " ورزش همگانی " است نه " ورزش قهرمانی". البته دوست دارم در همان صحنه های قهرمانی هم دوستان معلول بدرخشند ولی اساس جنبه درمانی و توانبخشی است تا جنبه هنری صرف. معتقدم که دوستان معلول اگر خوب راهنمائی شوند در زمينه های هنری هم کارشان قابل قبول خواهد بود. بايد منتظر بنشينيم تا هيات محترم داوران جشنواره تاتر بين امللی معلولان - آقايان انتظامی ، صادق و شفيعی - نظرات خود را در پايان بگويند ، حتما خواهيد ديد نظر من را تائيد خواهند کرد......

0 Comments:

Post a Comment

<< Home