تغییر ساعت

عوامی، عوام گرایی، عوام زدگی، عوام اندیشی، عوامانه، عوام پنداری، عوام نگری، عوام پرستی و عوام... تنها واژه هایی هستند که در مورد عدم تغییر ساعت در سال جدید از همان روز اول تا کنون به ذهنم میرسد. از همان شبی که موضوع را شنیدم می خواستم این یادداشت را بنویسم. نمی دانم ولی تصورمی کنم این روزها بسیاری از افراد- البته با دلایل مختلف - حرف ها ی خود را نمی زنند. نمی دانم از ترس اتهام مخالفت است یا ... به هر شکل تصور می کنم این شیوه باید عوض شود و بخصوص در بحث هایی که جنبه علمی آن بسیار قوی است نگذاریم مشکلات بیش از پیش بشود. در مورد تغییر ساعت وقتی توجیهات بسیار غیر منطقی آقای وزیر رفاه را خواندم بیشتر مصر به نوشتن شدم. واقعا اینکه بیائیم و بگوئیم برا ی20 میلیون روستایی این موضوع فرقی نمی کند و به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم، آیا چیزی جز آن کلمات اول این یادداشت را بیاد شما می آورد؟ مثل اینکه کسی نبوده است که به آقایان بگویدآیا برای 50 میلیون نفر شهری هم همین گونه است؟ پای دانش آموزان را چرا به این مسئله می کشید و آنچه در این دو روز بر سر آنان آمده است را در نظر نمی گیرید؟ جناب وزیر در مصاحبه خود آنچنان بر مسائل غیر اصلی سخن رانده بودند که گویا تنها چیزی که در این زمینه مطرح نیست همانا صرفه جویی در انرژی است . در هنگام ابلاغ مصوبه در خبر آمده بود که چون تا کنون هیچ تحقیقی در ایران نشان نداده است که این شیوه خوبی برای صرفه جویی در انرژی است ما آن را لغو میکنیم. من مطمئن بودم که حتما چنین تحقیقاتی صورت گرفته است و خوشبختانه یکی از آنها را امروز در سایت ایسنا دیدم بواقع حجم قابل توجهی است که انشاالله مورد توجه آقایان قرار بگیرد . در همان روزها یکی از سایت ها در ویکی پدیا صفحه ای را لینک داده بود که نشاندهنده برقراری این سیستم در بسیار از کشورهای دنیاست و محاسبات انجام یافته در زمینه صرفه جویی انرژی را هم به همراه داشت. به هر صورت هرچند این موضوع تخصصی من نیست ولی تصور می کنم موضوعی است که اهمیت فراوانی در اجتماع امروز ما دارد و باید همه بدان بپردازند و بیش از این تاوان برخی تصمیات غیر کارشناسی را نخوریم . امید که توصیه ها و دلایل کارشناسی ارائه شده بتواند باعث تغییر این تصمیم شود و بزودی شاهد تصمیم شجاعانه ای از سوی دولت باشیم که با لغو مصوبه قبلی نشان هد که پایندی به نظرات کارشناسی را در عمل قبول دارد نه در شعار و حرف....

4 Comments:

At 12:10 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام. مدارس بچه هارا بهانه كردن و ميگن در شش ماهه اول سال بهتره مدارس اينطوري باشه. مگه بچه ها يك ماه و نيم بيشتر به مدرسه ميرن؟!!!ا

 

At 7:38 PM, Anonymous Anonymous said...

با سلام. اولا) نه ! آقای دکتر، ننوشتن به خاطر ترس نیست. به خاطر بی حوصلگی و خستگی است. فکر می کنم به همون هدفی که می خواستند رسیدند. دیگه کسی حوصله ی اعتراض و نقد و نوشتن نداره. ثانیا) زمانی دولت ها - فرقی نمی کنه قبلی یا بعدی - یاد می گیرند به خواسته های عمومی احترام بگذارند، و زمانی عادت می کنند که عاقلانه تصمیم گیری کنند، که خود ما مردم بتوانیم خواسته هایمان را با شهامت و قدرت سرشان فریاد بکشیم. یک نگاهی به اعتصابات اخیر فرانسه بیندازید. این روزها اعتصابات فرانسه را با واکنش مردم خودمان در مورد عقب نکشیدن ساعت، و جریان جدیدتر تغییر بدون فکر و طبق معمول یک سویه ی کاهش نرخ بهره های بانکی مقایسه می کردم... تا وقتی که نگاه مسئولین به ما مردم ایران همان نگاه مدل شاه عباس و مابقی ملوک است که فقط به درد خراج دادن می خوریم تا وقتی که بشود و بتوانند.... و تا وقتی که ما هم قصد نکنیم که اعتراض هایمان را مثل پتک بر سرشان بکوبیم آش همین و کاسه هم همین خواهد بود..... ا

 

At 9:38 PM, Anonymous Anonymous said...

به نام خدا
دكتر كمالي عزيز
سلام
راستش اين وسط حرفي از بچه هاي استثنايي و كم توان زده نشد و نگفتند كه آنها علاوه بر ساير ملزومات ديگر بچه ها بايد مثلا كفش طبي هم بپوشند. حداقل اينكه اين بچه ها زودتر از بقيه بچه ها بايد بيدار شوند.
و اين زودتر رفتن واقعا كار آنها را سخت مي كند.
حتي يك ربع ساعت هم اگر باشد

 

At 12:46 PM, Anonymous Anonymous said...

ممنون دکتر

 

Post a Comment

<< Home