برای قهرمانان بوچیا


تا بحال نام بوچیا را شنیده اید؟ آیا این بازی زیبا را دیده اید؟ بوچیا یک بازی ورزشی است که در ایران تازه و جوان است، هرچند می توان آن را شبیه یکی از بازیهای سنتی خودمان بدانیم. اما بوچیا در بین ورزشهای ویژه معلولان جایگاه خاصی پیدا کرده است . مهمترین دلیل آن این است که این بازی برای سخت ترین و شدید ترین گروههای معلولان در نظر گرفته شده است. همانها که به اعتقاد برخی تنها باید روی تختهای آسایشگاه ها بمانند و تنها نیازمند مراقبت هستند. اما اینک صحنه مسابقات پارالمپیک آسیائی میزبان این چهره هاست و تو مات و مبهوت در میان این جمع از انسانهای بااراده مجبوری که بایستی و بر ضعف های خود بیاندیشی و شاید اشکی گونه هایت را تر کند...افراد مبتلا به فلج مغری شدید ، همراه با حرکات ناخواسته متعدد در دستها و پاها که خارج از اراده آنها صورت می گیرد، افرادی که از ناحیه گردن دچار قطع نخاع شده اند و در برخی موارد تنها حرکتی که می توانند انجام دهند، تکان دادن سرشان می باشد، اینها قهرمانان میدان مبارزه بوچیا هستند...اینجا صحنه مبارزه برای زندگی مجدد است ...صحنه ای که حتی برای متخصصان هم شوق انگیز و پر هیجان است...در کاروان اعزامی ایران به مسابقات پاراالمپیک آسیائی سه قهرمان بوچیا نیز حضورداشتند. هرچند برای اولین بار در مسابقاتی این چنین با اهمیت شرکت می کردند لیکن رقابتی سخت و پایاپای با حریفان را به انجام رساندند. البته از راهیابی به مرحله نهائی هر سه بازماندند، لیکن اعتقاد دارم که با روحیه مضاعفی که از این بازیها کسب کردند، در میادین آتی حتما قادر به افتخار آفرینی هستند.


نیلوفر و مینا و تیرداد سه قهرمانی بودند که در کاروان اعزامی درس زندگی به همه ما دادند. درس تلاش ، پشتکار و مبارزه و از پای نیافتادن تا غلبه بر رخوت و سستی و رسیدن به اوج...قهرمانان بوچیا معلمانی هستند که شاید در ظاهر هیچگاه بدانان نام معلم نگذارنند اما در باطن برای اهل بصیرت و شناخت معلمانی بس بزرگوارند...

3 Comments:

At 11:23 PM, Anonymous Anonymous said...

به نام خدا
آقاي دكتر سلام
من با اين بازي كمي آشنايم و بچه هاي نازنيني مثل آنها را زياد ديده ام.
اما تغبير شما هم بسيار زيبا بود واقعا انها به ما درس زندگي مي دهند.
دكتر كمالي عزيز
من هر وقت احساس خستگي مي كنم البته از نظر روحي سري به بخش نگهداري مركز مي زنم و از پشت پنجره بچه ها را نگاه مي كنم.
و داخل هم نمي روم خيلي مشكلات حل مي شود.
آقاي دكتر كاش مي شد كمي از احساس كار در مراكزي اينچنين را منتقل كرد.

 

At 1:35 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام
آيا خبر ناگوار حذف احتمالي آقاي ميرشفيعي از مسئوليتشون رو شنيديد ؟


تا به حال اسم اين ورزش رو نشنيده بودم ! چطور ميتونم از اين ورزش اطلاعات بيشتري به دست بيارم ؟

 

At 1:24 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام آقای دکتر
خسته نباشید
دلم براتون تنگ شده بود به وبلاگ تان سر زدم.
گاهی دلم می خواهد دکتر کمالی بیشتر داشته باشیم ، نگرش تان به پدیده معلویت را می گویم. می دانم در آینده این اتفاق می افتد اما گاهی آدم دوست دارد همین حالا در این لحظه 1000 تا دکتر کمالی داشته باشد.
به امید دیدار

 

Post a Comment

<< Home