این هم قربانی بعدی؟

آنچه در یادداشت قبلی نوشتم با اصلاحاتی ، عنوان مقاله ای " قربانی بعدی چه کسی است " شد که امروز در صفحه با معلولین روزنامه اطلاعات به چاپ رسید.البته هنوز جوهر قلمم خشک نشده است که قربانی بعدی در یک جنایت مشابه و این بار در شهرستان محلات مشخص شد . شرح مطلب را در گزارش روزنامه ایران بخوانید. انشاالله که این آخرین قربانی باشد...

قربانی بعدی کیست؟


با کمال تاسف یک بار دیگر شاهد انتشار خبری مبنی بر ربودن و تجاوز به عنف در مورد یک دختر 17 ساله عقب مانده ذهنی بودیم. این موضوعی است که نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورها هم رخ می دهد. آنچه اهمیت دارد موارد تکرار آن است ونحوه برخورد جامعه با آن. شاید در برخی موارد گزارش هایی از وقوع این عمل حتی در مکانهایی که برخی از این افراد نگه داری می شوند هم وجود داشته باشد ، لیکن اهمیت موضوع کنونی به آن بر می گردد که این دختر را از محل زندگی او با خانواده ربوده اند و به مدت 50 روز برخی از افراد افغانی این جنایت را مرتکب شده اند.حتی یکبار پلیس همان ویلا را بازرسی کرده است و گویا پی به محل اختفاء نبرده است که دست مریزاد دارد.
این موضوع از دو منظر قابل بررسی است. اول از دیدگاه امنیت اجتماعی که با توجه به عام بودن موضوع امنیت ، ضرورت تامین آن برای افرادعادی هم مطرح است و لازم است نیروی انتظامی با جدیت بیشتری در این زمینه اقدام نماید. تاکنون موارد بسیار زیادی از جنایت ها و بزهکاری ها را شاهد بوده ایم که ردپای خارجیانی همچون افغانها درآن مشهود است و متاسفانه علیرغم حرفهایی که در مورد خروج یا به اتمام رسیدن مدت اقامت آنان در ایران مطرح میشود ، بسیاری از آنان - اغلب به صورت غیرقانونی - در کشور زندگی می کنند. خاطرم هست گزارشی که جناب آقای الصاق مدیرکل سابق بهزیستی استان تهران از کودکان خیابانی ارائه می کردند که نشان دهنده آن بود که بیش از 60 درصد کودکان خیابانی را کودکان افغانی تشکیل می دهند.اینگونه سهل و راحت برخورد کردن نسبت به حضور غیر قانونی اتباع بیگانه در کشور حاصلش این وقایع است . کارفرمایانی که برای فرار از بیمه نمودن و پرداخت حقوق کامل شهروندان ایرانی روی به اجیر کردن اتباع افغانی می آورند و متاسفانه مسئولان هم براحتی از کنار آن می گذرند . شاهد هستیم که بسیاری از این افراد در همین شهرداری تهران مشغول هستند ، قانونی یا غیر قانونی. بنابراین تکلیف اول با مسئولان است که برخورد صریح تر و سریع تری با این معضل بعمل آورند. تصور کنند که قربانی بعدی چه کسی است...؟
اما منظر دوم در پرداختن به این موضوع بحث خانواده این گونه کودکان و نوجوانان است . به هر صورت باید پذیرفت که سطح هوشی این دختر در حد گروه آموزش پذیران بوده است که در چنین سنی اجازه یافته است که به تنهایی برای خرید از مغازه محل از خانه خارج شود. لیکن با توجه به وضعیت ایشان، خانواده باید توجهی دوچندان در این مورد اعمال می نمود . سطح ذهنی این گروه در آن اندازه است که می توانند به سهولت تحت تاثیر قرار گیرند و بدون توجه به مقتضیات زمانی و مکانی آن اقدامی را که درست نیست انجام دهند تا چه برسد به آنکه اینگونه موردحمله قرار گرفته و ربوده شوند. بیرون رفتن از خانه و دور شدن از محیط خانواده در مورد این گروه از افراد باید حتما تحت نظارت و با تامین امنیت مناسب انجام شود تا خدای نکرده با چنین وقایعی روبرو نشوند.
به هر صورت انتشار خبر این فاجعه افکار عمومی را بشدت جریحه دار و تحت تاثیر قرار داده است و مردم خواهان برخورد جدی هم با این گروه و هم با آن دسته از افرادی هستند که بستر مناسبی را برای انجام این جنایت فراهم کردند ، هستند. اخبار این جنایت هولناک را در این صفحات می توانید دنبال کنید....
رد پاي 20 متهم ديگر در فاجعه «ويلاي وحشت» - صدور حکم بازداشت براي صاحب «ويلاي وحشت» - قرباني بعدي کيست؟

13 رجب


در شب تولد امام علی (ع) ، رواست تا این ولادت عظیم وتاریخی که در کعبه رخ داد را به همه شیعیان و هم میهنانم تبریک عرض کنم. در این روزها نیاز به شناخت عمیق تر و دقیق تر از سیره زندگی امام علی (ع) بیش از پیش احساس می شود.آنچه او بر آن پای می فشرد موضوع عدالت بود و در راه رسیدن به آن مسیر جز اعتدال را نمی شناخت. حتی به هنگامی که در جنگ بود نیز بر این امر تاکید داشت که نقل در این موارد بسیار است و نیازی به آوردن در اینجا نیست. امید که همه در این مسیر گام برداریم و موجبات پیشرفت و گسترش عدالت در جامعه را فراهم کنیم.
تقارن روز پدر با این ایام خجسته نیز مبارک باد...

وزارت رفاه و تامين اجتماعي

نمي دانم وقت نوشتن اين يادداشت اين روزها ست يا بايد كمي صبر كرد و بعد نوشت. به هر صورت بايد عرض كنم كه همانطور كه اطلاع داريد كابينه آقاي احمدي نژاد معرفي شده است . هرچند همانطور كه ايشان گفته بودند اين موضوع شگفتي در بر خواهد داشت ، شما هم احتمالا موافقيد كه بگوئيم همين گونه بود. ليكن آنچه باعث شگفتي شد حداقل براي من ، نه از ديدگاه مثبت كه از نظرگاهي منفي رخ داد. برخي از افراد بواقع تعجب و شگفتي برانگيختند كه چگونه در اينجا جاي گرفته اند، از جمله وزير رفاه و بهداشت كه در حيطه كاري من قرار دارند . هر چه من در زندگي نامه ايشان بدنبال روزنه اي كه به رفاه اجتماعي ختم شود گشتم،‌كمتر يافتم. آنچه دانش و تجربه من و دوستانم از اهميت وزارت رفاه مي تواند تصوير كند ، به واقع عظيم تر از آن است كه بتوان اين گونه ساده و آسان با آن برخورد نمود. من اطلاعي ندارم كه از وزارت رفاه چگونه تصويري براي ايشان ترسيم شده است كه اين چنين در مورد آن تصميم گيري شده است. اميدوارم مسائل وزارت رفاه را در حيطه هايي چون پرداخت وام ازدواج در شهرداري نديده باشيم و يا تحويل خنچه هاي عقد و عروسي و يا جهيزيه و... به نظر مي رسد تمام شعارهاي عدالت مداري كه براي اين دولت سر داده شده است سرنخي در وزارت رفاه خواهد داشت و اين مي طلبد كه وزيري همه جانبه و مسلط بر علم اقتصاد ،‌جامعه شناسي و آگاه نسبت به موضوعات سلامت جامعه در راس آن قرار گيرد. آنچه در عمل و از معرفي كابينه مشاهده مي شود جهتي خلاف اين ديدگاه را نشان مي دهد و اينكه آيا مي توان از چنين برخوردي انتظار تحول و پيشرفت داشت كمي دور از انتظار است.
اميدوارم كه مجلس محترم در اين موارد حق را مدنظر قرار دهد و شايستگي ها را ملاك، همانگونه كه در ميثاق وزيران دولت آقاي احمدي نژاد آمده است كه ملاك شايستگي باشد. البته ممكن است گفته شود اين ملاك براي انتخاب همكاران وزيران است نه خود وزيران كه نكته اي است در خور توجه ...البته اين امر در مرورد وزيران بهداشت و آموزش و پرورش و ... نيز بايد مورد عنايت خاص قرار گيرد...

انجمن ضایعات نخاعی استان تهران

فکر می کنم که سال 1380 بود که بالاخره اصرار زیاد من به سرکار خانم دکتر میرفتاح موثر واقع شد و ایشان به همراه عده ای دیگر از دوستان ضایعه نخاعی اولین انجمن ضایعات نخاعی در کشور را به صورت مسقل راه اندازی کردند. راه سخت و ناهمواری طی شد و علیرغم اینکه مدت زیادی است ایشان در ایران حضور ندارند ولی دوستانشان در این مسیر پایمردی - البته اکثریت آنان که در این راه پای فشردند ، خانم هستند - کردند و امروز که در جلسه هیات امنا انجمن شرکت کردم ، خداوند را شکر نمودم که آن نهال نوپا امروز درخت تنومندی شده است و انشاالله سالیان سال برای دوستان ضایعه نخاعی باقی خواهد ماند. گزارش امروز هیات مدیره به هیات امناء که در مورد فعالیت های سال 83 بود ، سرشار از اقداماتی بود که به جرات می گویم برای من مقایسه آن با فعالیتهای که در همان زمان که در بهزیستی فعالیت داشتم ، امکان پذیر نبود. این موضوع زمانی اهمیت پیدا می کند که به مشکلات ایاب و ذهاب ویژه ای که این دوستان دارند توجه کنیم و نیز اینکه عده ای از آنان شاغل هم هستند. خوشبختانه با کمکی که افراد خیر کرده اند و تلاش وصف ناپذیر تک تک دوستان ، ساختمانی برای انجمن خریداری شده است که دغدغه مکان انجمن را برای مدتی طولانی رفع نموده است مگر آنکه در سالهای آتی با توجه به ایده های جدید و گسترده ای که دارند نیاز به گسترش فضا احساس شود.
لازم دانستم در این مجال کوتاه ضمن قدردانی از همه دوستان انجمن به همه علاقمندان و همکارن هم اعلام کنم که انجمن برای ادامه فعالیت های خود نیازمند به کمک و مساعدت همه ماست. مطمئن باشید که هریک از ما به گونه ای که می پسندیم می توانیم به کمک انجمن برویم . تنها لازم است نوع کمک را خودمان تعیین کنیم ، آنها دست یاری ما را خواهند فشرد....

کوچکترین قرآن دنیا

امروز توفیق داشتم که در جلسه ای با کاتب کوچکترین قرآن دنیا آشنا شوم. آقای رائین خانزاده حدود 2 سال پیش به قدرت بینایی بسیار بالای خود به صورتی کاملا تصادفی پی برده است و از آن زمان این قدرت عجیب را برای نوشتن قران با خطوط بسیار ریز بکار برده است که برای دیدن آنها نیاز به وسایل کمکی همچون ذره بین و میکرسکوب آنها وجود دارد . جالب آنکه خود برا ی نوشتن از هیچگونه وسیله ای اضافی استفاده نمی کند، نه عینک مخصوص و نه اینکه زیر میکروسکوپ . شاهد بودم که بروی دانه ای برنج آیات را با استفاده از مداد معمولی اتود می نوشت. قریب به 60 آیه را بروی یک دانه برنج تحریر می کند . کوچکترین قران را بروی صفحات کاغدی به ابعاد 1 در 2 میلیمتر که خود از یک صفحه کاغذ معمولی A4 برش داده است به رشته تحریر درآورده است. خوشبختانه در این مدت توانسته است با سفر به نقاط مختلف و نیز در ایران این نعمت خداوندی را به بسیار از افراد نشا ن داده است و تحسین همگان را برانگیخته است. نکته بسیار جالب نام کوچک ایشان است که بر حسب آنچه می گفت انتخاب مادر ایشان است و پیش از تولد کودک گویا حضرت مسیح را به خواب دیده اند که فرمودند نام رائین را بر پسر خود بگذارو ایشان اینگونه کرده اند. همیشه این سوال برای او و دیگران مطرح بوده که رائین به چه معنا ست و کمتر معنایی پیدا کرده بودند. می گفت که در سفر سال قبل به کویت یکی از استادان دانشگاه کویت به این نام علاقمند می شودو بعد از مطالعه به ایشان می گوید که نام تو از "رآء" به معنای دیدن است که به صیغه مبالغه معنای تیزبین یا بسیار روءیت کننده است و آنچه من امروز به چشم خود دیدم همین حالت بود.برای ایشان آرزوی توفیق دارم و امید که در این مسیر همیشه مستدام باشند

مصاحبه


بعد از فاجعه مسجد ارک به اعتقاد من فاجعه مهمی دیگری خود را نشان داد و آن فقدان ظرفیت بیمارستانی تخصصی در زمینه سوختگی بود. تنها بیمارستان سوختگی پایتخت (شهید مطهری) که خود بیماری جندین ساله و مزمن است نه تنها نتوانست به خوبی از عهده سرویس دهی برآید بلکه بسیاری از ضعف هایش رخ نمود. آن روزها خیلی ها سینه چاک دادند که باید چه کرد و ... اما شاید تنها دولت بود که به همت جناب آقای دکتر عارف به مدد بیمارستان و دانشگاه ما که می باید یک تنه به تمام کشور در زمینه بیماران سوخته سرویس دهد. کمک های دولت منحصر شد به 400 میلیون تومان و 500 هزار دلار کمک ارزی که بخشی از ریال آن هم باید توسط دانشگاه تامین می شد. به هرشکل با تلاش زیاد این اعتبار تامین و قرار شد برای جبران هزینه ای بیمارستان در آن ایام و نیز هزینه ای ضروری و پرداخت پاداش تشویقی برای همکاران آنجا که بواقع تلاشی شبانه روزی در آن روزها بعمل آوردند، هزینه شود که این چنین هم کردیم. هفته گذشته از خبرگزاری فارس تماسی داشتندکه چه شده است و چرا پول کمک به مصدومان ارک که دولت به شما داده است نمی پردارید . برایشان توضیحاتی دادم که در این صفحه می توانید بخوانید. دیروز در برخی روزنامه ها به صورتی ناقص چاپ شده بود. البته در متن اصلی اشکالات کمتر است و لی به هرصورت همه آنچه گفته ام نیست و برخی سوءبرداشت ها هم دراد که بماند تا بعد....