کارگاه " استفاده از ICF در آمارگيری"

به دعوت مرکز آمار ايران به اتفاق دوست خوبم جناب آقای دکتر ارجمند امروز را به طور کامل در آنجا کارگاه فوق الذکر را برگزار کرديم. دوستانی از مرکز آمار و سازمان هايي که مرتبط با موضوع هستند هم حضور داشتند. نکته قابل تامل به نظرم اهميت مناسبی است که همکاران مرکز آمار برای اين طبقه بندی قائل شده اند و اين اميد را در من تقويت می کند که انشاالله در شاهد بکار گيری آن در مجموعه سازمان های ذيربط باشيم. نکته ديگر حساسيت برگزاری سرشماری نفوس ومسکن در سال 85 است که باز هم همچون بسياری از سرشماری ها 2 سوال رابرای تعيين وضعييت ناتوانی ها مقرر کرده اند که پرسيده شود. هرچند سوالی که کميته مربوطه در حال حاضر بدان رسيده است دارای مشکلاتی است ولی اميدوارم با کمک و راهنمايي دوستان اصلاح شود.درک اين طبقه یندی ، شايد اولين گام مديران برای بکارگيری آن در مجموعه های تحت مديريتشان باشد واين ميسر نخواهد بود مگر با جدی گرفتن آموزش که باید در همه سازمان ها به طور جدی بدان پرداخته شود.

عيد سعيد غدير مبارک باد

عید سعید غدیر بر همه مبارک باد. برای دوستداران علی (ع) این عید از جمله مهمترین اعیاد است. در این باب سخن نمی گویم. خیلی دلم می خواهد که هر شب در قسمت " سخن روز " سایت اصلی خودم پک جمله از امام علی (ع) قرار دهم و اطمینان دارم هیچ گاه تا آن زمان که عمر باشد و توانی برای ادامه این کار از سوی خداوند ارزانی من گردد، سخن کم نخواهد آمد. البته هنوز این سعادت را نداشته ام ، ولی سعی کرده ام که بیش از دیگران از سخنان ارزشمند ایشان سود برم. جمله ای را که برای روز شنبه انتخاب کرده ام ، سخنی بس بزرگ است .
"هر علمی که بر کتابت نيايد ، ضايع گردد. حضرت علی(ع)ء"
آن را به شیوه ای دیگر از پیامبر خدا حضرت رسول اکرم (ص) شنیده ایم که فرمودند : " قید العلم بالکتاب" که علم و دانش را با نوشتن به قید و بند درآوريد. من همیشه در کلاس هايم توصیه ای همیشگی در این باره دارم. بهتر می دانید که فکر و ایده زمانی که به ذهن خطور می کند برای مدت محدودی باقی می ماند و چنانچه آن را ننویسید به سرعت فراموش می شود. برای پیداکردن ایده های پژوهشی و تحقیقی همیشه از دانشجویان می خواهم که هر ایده ای به ذهنشان رسید آنرا فورا" یادداشت کنند ، در غیر این صورت آن را از دست خواهند داد. این مشکل " عدم کتابت " من را بیاد صحبت های بسیاری از کارشناسان خارجی می اندازد که در هنگام بازدیدها یا ملاقات هائی که داشته ایم همیشه سراغ " مستندات " برنامه هائی را که در ایران اجرا کرده ایم ،می گیرند و ما متاسفانه کمتر بدین کار – تدوین مستندات - نائل شده ایم. بارها برای دوستان توانبخشی گفته ام که آن کارهای مهم و گام های اساسی که مثلا در زمینه اجرای " توانبخشی مبتنی بر جامعه " در ایران برداشته شده است اگر مکتوب و مستند می شد ، امروز در کارگاه ها و کلاس های درسی در بسیاری از نقاط جهان می توانست مورد استفاده قرار گیرد . به هر شکل این را هم در این شب عزیز با وام گرفتن از سخنان آن بزرگوار تکرار کردم تا شاید بیشتر بدان بيانديشيم و علم و دانشی را که کسب می کنیم به زیور طبع آراسته کنیم تا انشاالله از ضایع شدن آن جلو گیری کرده باشیم...

صفحه با معلولين روزنامه اطلاعات

" بچه ها مدرسه را نمی بينند ، آن را می خوانند ، دست می کشند روی آجرهای قديمی ،انگار در برجستگی و فرورفتگی ديوارها ، رازی پنهان است که بايد بفهمند ...دستها، سائيده روی لبه بر آمده ديوارها ،گام های نامطمئن رو به جلو،خط به خط مدرسه زير انگشت های لاغرشان می آيد..." اينها بخشی از متن گزارش سرکار خانم حسينی است که در صفحه بامعلولين روزنامه اطلاعات ديروز،در مورد مدرسه " خزائلی " يکی از دو مدرسه نابينايان در تهران ، نوشته اند. اين گزارش با عنوان " از ياد رفته" حکايت غربت اين مدرسه است که نياز به تعمير اساسی دارد.
اگر بخواهيد ماجراهای بيشتری در اين زمينه بدانيد به " وبلاگ مادر سپيد" مراجعه کنيد.
مقاله ديگر صفحه اختصاص به قسمت دوم گزارش مرکز توانبخشی بهار دارد...

مراسم بزرگداشت استاد کاملی

عليرغم برف سنگينی که در تهران باريدن گرفته بود و اميد ما را برای برگزاری يک مراسم در خور که همه دوستان و شاگردان استاد بتوانند در آن شرکت کنند ، الحمدلله مراسم امروز در حدو اندازه بسيار خوبی برگزار شد. بسياری از شاگردان و همکاران قديمی استاد ؛ استادان دانشکده ، دوستان و اعضاء خانواده ايشان همانطور که قبلا گفته بودم در يک مراسم بياد ماندنی حرمت معلمی را پاس داشتند. فیلمی کوتاه که حاوی مصاحبه با استاد و اعضای خانواده ايشان بود هم پخش شد که تصور می کنم حاضرین را با جنبه های بيشتری از بزرگی روح و منش عالی و اخلاق او آشنا ساخت. توفيق داشتم جند کلمه ای هم در جلسه عرض ارادت کنم و بر يک نکته تاکيد کردم و آن اينکه انشاالله استاد شخصا" يا گروهی از دوستان به تدوين تجربيات ارزنده او بپردازند که خوشبختانه يکی دونفر از دانشجويان سابق در پايان مراسم آمدند و اعلام آمادگی کردند. استادارجمند جناب آقای دکتر عشايری هم سخنرانی بسيار جالبی داشتند و تعبيری را ذکر کردند که به نظرم اوج کار استاد کاملی بود. ايشان گفتند که اقای کاملی چرم را در دستان خود تربيت کردند. بسيار زيباست، بايد از نزديک وهنگام کار کردن استاد با چرم حضور داشته باشيد و هنرمندی او را ببينيد. به هرشکل گفتنی زياد است و وقت من محدود. اميدوارم که هميشه بتوانيم قدردان " معلم " باشيم...

بزرگداشت يک معلم و استاد


هفته آينده روز يکشنبه ساعت 10 صبح برای اولين بار مراسم خاصی در محل دانشکده برگزار می شود. اینکه می گويم اولين بار ، منظورم در تاريخ دانشکده است که امسال 31 ساله شده است و متاسفانه سال گذشته نتوانستيم مراسمی برای سی امين سالگرد آن بگيريم. به عنوان کسی که در سالهای ابتدايي راه اندازی رشته اعضاءمصنوعی و وسايل کمکی ( ارتوپدی فنی ) در دانشکده مسئوليت مديريت گروه را برعهده داشته ام بايد عرض کنم که برپايي مراسم بزگداشت استاد کاملی هميشه جزء دغدغه های ذهنی ام بوده است. استاد کاملی را از همان سالهای اولی که در دانشکده زيارت کرده ام به عنوان پدر کفش طبی در ايران می شناخته ام و به دانشجويان که برخی از آنان اينک اعضاء هيات علمی اين گروه را تشکيل می دهند گوشزد می کردم که قدر استاد را بدانند و از دانش و تجربه عظيم او سود ببرند. دريايي که متاسفانه مانند بسياری از استادان ديگر هنوز با مرکب خود بر کاغذ ها نگاشته نشده است و اين وظيفه ای سنگين برای همکاران گروه ارتوپدی فنی است که دانش و تجربه استاد را مستند کنند. چندی قبل آقای دکتر ستاری فر معاون سابق رياست جمهوری بواسطه عمل جراحی که بر روی زانوی خود داشتند برای انجام فيزيوتراپی به دانشکده آمده بودند و نیاز به کفی طبی هم داشتند که با استاد آشنا می شوند و بعد ازگذشت یک يا دوجلسه از آشنايي با استاد ، پيگير برگزاری اين مراسم می شوند . قرار است که در روز مراسم هم ايشان صحبتی بکنند که حتما شنيدنی خواهد بود. به هرشکل احساس من اين است که روز يکشنبه آينده يکی از روزهای بياد ماندنی برای من و همه آنانی خواهد بود که دل در گرو حرمت استاد و شاگردی دارند و برای جامعه توانبخشی و دلم می خواهد بگويم برای بسياری از دوستان دارای ناتوانی و نه تنها آنان که بسياری از افرادی سالمی که از نعمت وجودی استاد بهره برده اند و اينک بدون مشکل راه می روند و اميد است که قدر سلامت خود بدانند. من هم از طرف خودم و هم از سوی دوستان برگزار کننده از همه دوستان و علاقمندان و همه آنانی که از اين طريق مطلع می شوند و امکان دعوت آنان وجود نداشته ، برای شرکت در مراسم دعوت می کنم . درپايان جمله ای از استاد را نقل کنم ، در بروشوری که دانشجويان عضو کميته پژوهشی دانشکده برای تقدير از معلم خود چاپ کرده اند، آمده است : " انسان بدبخت يا خوشبخت از مادر به دنيا نمی آيد، بلکه عمل او در مسير زندگی است که می تواند او را خوشبخت و سعادتمند و انسانی مفيد و شايسته يا بدبخت و سيه روز کند، خوشا به حال انسانی که با عمل خودش مورد احترام ديگران باشد "

باز هم بم

هنوز در بم کارهای بسياری باقی ماند هاست . امروز ملاقاتی داشتيم با يکی از افرادی که از يک موسسه خيريه در انگلستان بواسطه ارتباط با يکی از دوستان به ايران آمده بود. ايشان که يکی دو روز پيش بازديدی هم از بم داشته است نکاتی را ذکر می کرد که نشان می داد هنوز کارهای زيادی د ربم باقی ماند ه است . يکی دو هفته قبل هم آقای دکتر اسدی معاون توانبخشی بهزيستی کرمان باز هم تقاضای قبلی خود را برای اعزام چند فيزيوتراپيست ، تکرار می کرد . به هرشکل حجم خسارات آنقدرزياد است که در هرگوشه آن کارهای زيادی برای انجام وجود دارد. اميد که بيش از پيش بدان توجه کنيم....

پرسش ها و نظرات شما

خوشبختانه چند روز قبل مشکل قسمت پرسش های شما در سايت اصلی خودم را برطرف کردم. يکی دو پرسش و نظر رسيده بود که متاسفانه ايميل خود را ننوشته بودند تا بتوانم از همان طريق پاسخ دهم . تقاضا دارم که در صورت امکان حتما يکی از روش های ذکر شده برای برقرای تماس را اعلام کنيد تا بتوانم به سوالات پاسخ دهم و از نظرات شما تشکر کنم .از جناب بختياری معاونت محترم فرهنگسرای سالمند که لطف داشتند و فرمودند که بايدميان دانشگاه و فرهنگسرا همکاری بيشتری صورت بپذيرد ، ممنونم. من هم همينگونه فکر می کنم و اميدوارم که در اين راه کمکی هم بتوانم انجام دهم. فرهنگسرای سالمند و بويژه شخص سرکار خانم شاهرخی مدير توانمند آنجا در سالهای اخير به توانبخشی و موضوع سالمندان در کشور فراوان خدمت کرده اند. خداوند انشاالله توفيق بيشتری به اين همکاران بدهد...دوستی هم که در موردخواهر مبتلا به عقب ماندگی ذهنی خود نوشته اند ، چنانچه ايميل خود را بفرمايند ، اميدوارم بتوانم کمک و راهنمايي کنم.

انتخابات انجمن علمی آموزش بهداشت

امروز صبح در محل بيمارستان مفيد تهران سومين دوره انتخابات هيات مديره انجمن آموزش بهداشت ايران برگزار شد. اين مجمع به صورت فوق العاده برگزار می شد بدليل آنکه مجمع عمومی عادی به حد نصاب نرسيده بود. من بااينکه قصدی برای کانديدا شدن نداشتم ليکن به اصرار برخی دوستان اسم من هم نوشته شد . در مجموع حدود 38 نفر در اين رای گيری شرکت کردند که آقايان دکتر شجاعی زاده 28 ، دکتر حيدرنيا20 ، دکتر غفرانی پور 21 ، دکتر رمضانخانی 19 ،دکترهزاوه ای 17 رای داشتند که به عنوان اعضای اصلی و من با 15 و سرکار خانم دکتر تحويلداری14 رای به عنوان اعضای علی البدل هیات مديره انجمن انتخاب شديم . اميدوارم که بتوانم کمکی به پيشبرد اهداف انجمن بنمايم....

کارگاه آموزش پيرامون ICF

از امروز در حوزه طرح و برنامه سازمان بهزيستی به همت سرکار خانم چلاجور کارشناس محترم اين حوزه يک کارگاه آموزشی سه روزه را برای کارشناسان توانبخشی و آمار سازمان در زمينه ضبقه بندی ICF آغاز کرديم که همکار خوبم جناب آقای دکتر ارجمند نيز همچون گذشته در اين مورد کمک می کنند.ديدار مجدد کارشناسان حوزه توانبخشی فرصت مغتنمی بود تا خاطرات گذشته رامرور کنم و فرصت های خوبی را که برای کمک به عزيزان معلول داشتيم در ذهن یادآوری کنم. چه خوب و زيبا فرموده اند حضرت علی (ع) که : فرصت ها همچون ابر بهاری در گذرند، و امروز می توان دقيقا" اين مورد را حس کرد که شايد می توانستيم از فرصت ها بهره بیيشتر ببريم. اميد که دوستان جوانتر قدر اين سخنان و تجربيات را بدانند...

محاسبه قد و وزن ايده آل


پايگاه جامع اطلاع رسانی پزشکان سايت متنوعی است که حاوی اطلاعات کاربردی خوبی هم می باشد. يکی از موارد جالبی که در اين سايت ديدم " محاسبه قد و وزن " يا به عبارت ديگر همان BMI می باشد. امتحان کنيد بد نيست....


تحقيق کيفی

يکی از دغدغه های تدريس درس روش تحقيق برای من ، خالی بودن و نپرداختن به موضوع تحقيق کيفی بوده است. حتما می دانيد که از اين نوع تحقيق عليرغم مهم بودن آن بسيار کم استفاده شده است. هم در رشته های توانبخشی و هم در آموزش بهداشت و بويژه در علوم ارتباطات جايگاه بسيار مناسبی را داراست.خوشبختانه بواسطه ارتباطی که با دوستان دانشجو در کميته پژوهشی دانشکده دارم ، علاقمندی يکی از آنان به کار تحقيق باعث شد تا يکی از موضوعات مطرح شده را از اين مسير دنبال کنيم. امروز هم شايد برای اولين بار در دانشکده يک جلسه " مصاحبه گروهی متمرکز " يا " Focus Group Disscusion "برگزار کرديم که برای من هم بسيار آموزنده بود. بواقع قدرت اين گونه جلسات بار ديگر برايم نشان داده شد. دوستانی که شرکت کرده بودند بسيار خوب مشارکت کردند و حرفهايي زدند که شايد خيلی وقت بود قصد گفتن آن را داشتند و فضايي مناسب برای گفتن نداشتند.به نظر می ريد که عليرغم اينکه ایتدابا دلخوری آمده بودند در انتها راضی جلسه را ترک کردند. فکر می کنم از اينگونه فرصت ها را برای دانشجويان بايد بسيار بيشتر فراهم کنيم. مخصوصا به مديران محترم گروه های آموزشی و عزيزان بالاتر اين نکته را بايد گوشزد نمود که ايجاد چنين فرصت هايي چيزی جز ارتقاء علمی و عملی گروه و دانشکده را بدنبال نخواهد داشت.
انشاالله نتايج اين مطالعه هم بتواند راهگشاباشد....