کارگاه " استفاده از ICF در آمارگيری"
ديدگاه های من در زمينه مسائل مختلف جامعه
عید سعید غدیر بر همه مبارک باد. برای دوستداران علی (ع) این عید از جمله مهمترین اعیاد است. در این باب سخن نمی گویم. خیلی دلم می خواهد که هر شب در قسمت " سخن روز " سایت اصلی خودم پک جمله از امام علی (ع) قرار دهم و اطمینان دارم هیچ گاه تا آن زمان که عمر باشد و توانی برای ادامه این کار از سوی خداوند ارزانی من گردد، سخن کم نخواهد آمد. البته هنوز این سعادت را نداشته ام ، ولی سعی کرده ام که بیش از دیگران از سخنان ارزشمند ایشان سود برم. جمله ای را که برای روز شنبه انتخاب کرده ام ، سخنی بس بزرگ است .
" بچه ها مدرسه را نمی بينند ، آن را می خوانند ، دست می کشند روی آجرهای قديمی ،انگار در برجستگی و فرورفتگی ديوارها ، رازی پنهان است که بايد بفهمند ...دستها، سائيده روی لبه بر آمده ديوارها ،گام های نامطمئن رو به جلو،خط به خط مدرسه زير انگشت های لاغرشان می آيد..." اينها بخشی از متن گزارش سرکار خانم حسينی است که در صفحه بامعلولين روزنامه اطلاعات ديروز،در مورد مدرسه " خزائلی " يکی از دو مدرسه نابينايان در تهران ، نوشته اند. اين گزارش با عنوان " از ياد رفته" حکايت غربت اين مدرسه است که نياز به تعمير اساسی دارد.
عليرغم برف سنگينی که در تهران باريدن گرفته بود و اميد ما را برای برگزاری يک مراسم در خور که همه دوستان و شاگردان استاد بتوانند در آن شرکت کنند ، الحمدلله مراسم امروز در حدو اندازه بسيار خوبی برگزار شد. بسياری از شاگردان و همکاران قديمی استاد ؛ استادان دانشکده ، دوستان و اعضاء خانواده ايشان همانطور که قبلا گفته بودم در يک مراسم بياد ماندنی حرمت معلمی را پاس داشتند. فیلمی کوتاه که حاوی مصاحبه با استاد و اعضای خانواده ايشان بود هم پخش شد که تصور می کنم حاضرین را با جنبه های بيشتری از بزرگی روح و منش عالی و اخلاق او آشنا ساخت. توفيق داشتم جند کلمه ای هم در جلسه عرض ارادت کنم و بر يک نکته تاکيد کردم و آن اينکه انشاالله استاد شخصا" يا گروهی از دوستان به تدوين تجربيات ارزنده او بپردازند که خوشبختانه يکی دونفر از دانشجويان سابق در پايان مراسم آمدند و اعلام آمادگی کردند. استادارجمند جناب آقای دکتر عشايری هم سخنرانی بسيار جالبی داشتند و تعبيری را ذکر کردند که به نظرم اوج کار استاد کاملی بود. ايشان گفتند که اقای کاملی چرم را در دستان خود تربيت کردند. بسيار زيباست، بايد از نزديک وهنگام کار کردن استاد با چرم حضور داشته باشيد و هنرمندی او را ببينيد. به هرشکل گفتنی زياد است و وقت من محدود. اميدوارم که هميشه بتوانيم قدردان " معلم " باشيم...
هنوز در بم کارهای بسياری باقی ماند هاست . امروز ملاقاتی داشتيم با يکی از افرادی که از يک موسسه خيريه در انگلستان بواسطه ارتباط با يکی از دوستان به ايران آمده بود. ايشان که يکی دو روز پيش بازديدی هم از بم داشته است نکاتی را ذکر می کرد که نشان می داد هنوز کارهای زيادی د ربم باقی ماند ه است . يکی دو هفته قبل هم آقای دکتر اسدی معاون توانبخشی بهزيستی کرمان باز هم تقاضای قبلی خود را برای اعزام چند فيزيوتراپيست ، تکرار می کرد . به هرشکل حجم خسارات آنقدرزياد است که در هرگوشه آن کارهای زيادی برای انجام وجود دارد. اميد که بيش از پيش بدان توجه کنيم....
خوشبختانه چند روز قبل مشکل قسمت پرسش های شما در سايت اصلی خودم را برطرف کردم. يکی دو پرسش و نظر رسيده بود که متاسفانه ايميل خود را ننوشته بودند تا بتوانم از همان طريق پاسخ دهم . تقاضا دارم که در صورت امکان حتما يکی از روش های ذکر شده برای برقرای تماس را اعلام کنيد تا بتوانم به سوالات پاسخ دهم و از نظرات شما تشکر کنم .از جناب بختياری معاونت محترم فرهنگسرای سالمند که لطف داشتند و فرمودند که بايدميان دانشگاه و فرهنگسرا همکاری بيشتری صورت بپذيرد ، ممنونم. من هم همينگونه فکر می کنم و اميدوارم که در اين راه کمکی هم بتوانم انجام دهم. فرهنگسرای سالمند و بويژه شخص سرکار خانم شاهرخی مدير توانمند آنجا در سالهای اخير به توانبخشی و موضوع سالمندان در کشور فراوان خدمت کرده اند. خداوند انشاالله توفيق بيشتری به اين همکاران بدهد...دوستی هم که در موردخواهر مبتلا به عقب ماندگی ذهنی خود نوشته اند ، چنانچه ايميل خود را بفرمايند ، اميدوارم بتوانم کمک و راهنمايي کنم.
از امروز در حوزه طرح و برنامه سازمان بهزيستی به همت سرکار خانم چلاجور کارشناس محترم اين حوزه يک کارگاه آموزشی سه روزه را برای کارشناسان توانبخشی و آمار سازمان در زمينه ضبقه بندی ICF آغاز کرديم که همکار خوبم جناب آقای دکتر ارجمند نيز همچون گذشته در اين مورد کمک می کنند.ديدار مجدد کارشناسان حوزه توانبخشی فرصت مغتنمی بود تا خاطرات گذشته رامرور کنم و فرصت های خوبی را که برای کمک به عزيزان معلول داشتيم در ذهن یادآوری کنم. چه خوب و زيبا فرموده اند حضرت علی (ع) که : فرصت ها همچون ابر بهاری در گذرند، و امروز می توان دقيقا" اين مورد را حس کرد که شايد می توانستيم از فرصت ها بهره بیيشتر ببريم. اميد که دوستان جوانتر قدر اين سخنان و تجربيات را بدانند...
يکی از دغدغه های تدريس درس روش تحقيق برای من ، خالی بودن و نپرداختن به موضوع تحقيق کيفی بوده است. حتما می دانيد که از اين نوع تحقيق عليرغم مهم بودن آن بسيار کم استفاده شده است. هم در رشته های توانبخشی و هم در آموزش بهداشت و بويژه در علوم ارتباطات جايگاه بسيار مناسبی را داراست.خوشبختانه بواسطه ارتباطی که با دوستان دانشجو در کميته پژوهشی دانشکده دارم ، علاقمندی يکی از آنان به کار تحقيق باعث شد تا يکی از موضوعات مطرح شده را از اين مسير دنبال کنيم. امروز هم شايد برای اولين بار در دانشکده يک جلسه " مصاحبه گروهی متمرکز " يا " Focus Group Disscusion "برگزار کرديم که برای من هم بسيار آموزنده بود. بواقع قدرت اين گونه جلسات بار ديگر برايم نشان داده شد. دوستانی که شرکت کرده بودند بسيار خوب مشارکت کردند و حرفهايي زدند که شايد خيلی وقت بود قصد گفتن آن را داشتند و فضايي مناسب برای گفتن نداشتند.به نظر می ريد که عليرغم اينکه ایتدابا دلخوری آمده بودند در انتها راضی جلسه را ترک کردند. فکر می کنم از اينگونه فرصت ها را برای دانشجويان بايد بسيار بيشتر فراهم کنيم. مخصوصا به مديران محترم گروه های آموزشی و عزيزان بالاتر اين نکته را بايد گوشزد نمود که ايجاد چنين فرصت هايي چيزی جز ارتقاء علمی و عملی گروه و دانشکده را بدنبال نخواهد داشت.