اولين جلسه درس در نيمسال جديد

عليرغم آنکه نيمسال دوم دوهفته قبل آغاز شد ولی اولين جلسه کلاسهايم امروز برگزار شد. جلسه اول را بخاطر اين که روز شنبه موعد ثبت نام بود و هفته بعد از آن هم که تعطيل بود ، از دست داديم وخب امروز آعاز کلاس ها. در اين نيمسال بعلت برخی مشغله های اداری که پيش آمده است تنها دو کلاس خواهم داشت، يکی همان روش تحقيق است برای گروه های کارشناسی ارشد و ديگری هم درس توانبخشی اجتماعی برای دوستان کارشناسی ارشد مديريت توانبخشی . درس توانبخشی اجتماعی را که در سرفصل های خود به جامعه شناسی توانبخشی هم می پردازد برای اولين بار تدريس خواهم کرد که تصور می کنم وقت زيادی از من خواهد گرفت ، چه هم منابعی اندکی در دسترس است و هم دلم می خواهد مجموعه مناسبی را در اختيار همکاران قرار دهم. البته امروز به دوستان عرض کردم که لازم است از مباحث جامعه شناسی پزشکی هم بهره مناسبی ببريم تا بتوان برخی مفاهيم و نظرات را به حيطه توانبخشی تعميم دهيم.
دوستانی هم که در کلاس روش تحقيق خدمتشان بودم اغلب به قول يکی از آنها يکضرب وارد دوره کارشناسی ارشد شده بودند( يعنی که بلافاصله بعد از کارشناسی قبول شده اند) و از همين منظر به نظرم خيلی آماده و قبراق بودند و اميدوار شدم که برخلاف برخی دوره ها ی قبل انشاالله کلاس های خوب و منظم و پر مباحثه ای خواهيم داشت. امروز در مورد مرحله آغازين در تحقيق صحبت کرديم که پيدا کردن و تعيين مشکل و بدنبال آن طرح پرسش تحقيق بايد انجام شود. دوستان فراموش نخواهند کرد که تکاليف خود را تا هفته آينده بايد با ايميل برايم ارسال کنند...

مصدومين مسجد ارگ

امروز بعد ازظهر را در بيمارستان شهيد مطهری که تنها بيمارستان سوختگی در تهران است ، بودم. آقای دکتر عارف هم برای بازديد از مصدومين مسجد ارگ که به سوختگی های شديدی دجار شده اند و حدود 40 نفر از آنان در بيمارستان بستری بودند عيادت کردند. جلسه ای هم تشکيل شد و گزارشاتی از وضعيت بيمارستان و کمبود های اساسی آن برای راائه خدمات ارائه شد و در نهايت هم قول هائی داده شد که انشاالله در طی هفته آينده در هيات دولت کمک های مناسبی برای اين بيمارستان دانشگاه تصويب و ابلاغ شود. به هرروی چند نکته بايد مد نظر قرار گيرد:
- اول از همه بحث پيشگيری است که جای آموزش بهداشت در آن بسيار مهم است و متاسفانه رسانه ها با سهل انگاری تمام از کنار آن می گذرند.
- دوم اينکه بدرستی مشخص نيست سياست گزاران بهداشت و درمان در طول ساليان گذشته چگونه عمل کرده اند از چندين بيمارستان سوختگی فعال در تهران ، که برای تهران استان تهران تنهاهمين 120 تخت موجود است و چند تخت هم در بيمارستان شهيد مدنی کرج!!
- سوم اينکه با طرح خودگردانی امثال بيمارستان سوختگی را نمی توان اداره کرد. اين سخنی است که مدتهاست همکاران دانشگاه ايران گفته اند و کمتر شنيده يا قبول شده است.
- چهارم آنکه آيا بواقع هميشه بايد چنين اتفاقات ناگواری رخ دهد تا وجدانها بدرد آيند و بعد حرف کارشناسان قبول شود. چرا در موقع آرامش که همکاران از مشکلات بيمارستان فرياد می زدند ، هيچکس گوش نمی دهد و اينک همه از شما انتظار معجزه دارند . چه آنکس که بيماری بر بستر دارد و با اشک و خشم می نالد و بر سر همه فرياد می زند و چه آنکس که از دور از شما معجزه می خواهد و چه آنها که از آب گل آلود ماهی می گيرند و فرصتی برای تبليغات مديريت انقلابی خود را می اندازند که هرکس می خواهد بيايد و ما به او کمک مالی کنيم و عده ای را هم راه بياندازند که فرياد بزنند هيچکس کاری نکرده الا فلان سيستم ... و نگاهی به تلاش شبانه روزی کادر پزشکی ، پرستاران زحمتکس و بهياران و خدمه و کادر اداری بيمارستان هم نداشته باشند . اميد که واقع بين باشيم و آن گونه نشويم که شيطان اعمالمان را برايمان زينت دهد و از عنايآت حضرت حق بی نصيب گرديم....

کار در بهزيستی

برای توسعه و در نهايت استفاده اجرائی از برنامه ICF ، امروز کارگاهی برای معاونين توانبخشی و کارشناسان اين حوزه در سازمان بهزيستی تشکيل شد . اين کارگاه دو روزه که توسط من و همکارخوبم جناب دکتر ارجمند برگزار می شود سعی دارد تا زمينه های آشنائی اساسی و نحوه استفاده از اين طبقه بندی را آموزش دهد. همکارانی که از 15 استان شرکت داشتند را تاحدودی می شناختم .برخی از معاونين و کارشناسان همان دوستان صميمی بودند که سالها دربهزيستی در خدمت آنها بودم وبرخی هم در يکی دوسال اخير به مسئوليت پذيرفته بودند. به هرحال به نظرم جلسه خوبی بود بويژه برای من که بعد از مدتی با دوستانی که در ساير استانهای کشور مشغول فعاليت هستند را از نزديک ملاقات می کردم. هميشه کار کردن در بهزيستی برايم خاطره انگيز بوده است ، البته علت دقيق آن رانمی دانم ولی يک حسی مخصوصی با انسان همراه می شود که هميشه رضايتی درونی را برای انسان به همراه دارد. اين موضوع را در بسياری از دوستانی که در آنجا بکار مشغول بوده اند بارها مشاهده کرده ام. شايد اين امر تا اندازه ای به مخاطبی که خدمت گيرنده اين سازمان است ، برگردد . اما هرچه که هست به هنگام کار در سازمان بهزيستی شما انگيزه ای مضاعف برای فعاليت و تلاش پيدا می کنيد. می توانيد در اين مورد با دوستانی که در آنجا کار می کنند صحبت کنيد...

عاشورا - تهران - اسفند 1383

اين حسين کيست که عالم همه ديوانه اوست


باز هم محرم فرا رسيده است و شور عاشقان حسين در سراسر گيتی بالا گرفته است. بواقع با تحليل های خشک و منطقی از چنين پديده ای نمی توان سخن گفت . چيزی جز عشق يارای تحليل آن را ندارد . آنچه در اين قريب هزار و چهارصد سال باعث زنده نگه داشتن اين خاطره عظيم شده است ، تنها و تنها عشق است . اميد که بتوانيم با اين عشق همراه شويم و خود نيز جزيی از جمله عاشقان بيشمار او گرديم...انشاالله

خليج هميشه فارس

بهانه ای وجود داشت که از روز جمعه تا ديشب را در بوشهر باشم. همايشی کاری برگزار شد که فرصتی را فراهم کرد تا بار ديگر در کنار اين خليج زيبا باشم. بوشهر ، استانی است که بيشترين مرز دريائی ايران - حدود 625 کيلو متر - را داراست. تاکنون چند بار به بوشهر رفته بودم ، اما اين بار نگاهی ديگر به خليج فارس داشتم . گشتی دريائی روی خليج و نگاهی به افق های دوردست براستی احساسی از غرور را در دل زنده می کند . زمانی که ساحل را از روی کشتی نظاره گری و مجسمه بزرگی از " رئيس علی دلواری " درنزديکی های ساحل می بينی، تو را به ياد دلاوری های او و همرزمانش می اندازد و آن گونه که يکی از دوستان تعريف می کرد در 170 سال گذشته بزرگ مردانی در بوشهر بوده اند که در مقابل استعمار قدعلم کردند وموجبات حضور فعلی و مسقل ما را بر اين ساحل فراهم نموده اند. استان بوشهر با طرح های عظيمی که در عسلويه و همين نيروگاه هسته ای در خود دارد بزودی يکی از ارکان مهم اقتصادی کشور خواهد شد. اميد که دوستان بوشهری به موازات آن در توسعه فرهنگی و بويژه جذب و جلب گردشگران داخلی و خارجی و نمايش سرمايه های بزرگ معنوی و اجتماعی و فرهنگی بوشهر قدم موثری بردارند...

برف در تهران


خدا را شکر که چند روزی است در تهران شاهد برف بسيار خوبی هستيم. شايد در 20 ساله اخير چنين بارشی را در تهران شاهد نبوده ايم. خداوند را هزاران بار شکر. عکسی که می بينيد امروز صبح گرفته ام. اميدوارم لذت ببرید...

انتخابات كميته ملي پاراالمپيك

بلاخره بعد از 4 سال تلاش اعضاي كميته ، دوره كاري براي اولين گروه امروز به پايان رسيد .تصور مي كنم ميتوان از موفقيت هاي نسبتا" خوبي براي كميته در دوره اول نام برد. هرچند انتظار ما در مورد پاراالمپيك آتن بيشتر بود. به هر شكل امروز انتخابات براي دوره دوم كميته برگزار شد و با تغييراتي نسبت به دوره قبل اعضاي جديدي هم به كميته راه يافتند. بجز آقاي حسيني خزانه دار كميته كه شخصا نامزد نشدند و آقاي مهجور جايگزين ايشان شدند ، آقاي نصيري هم در راي گيري به حدنصاب نرسيدند و آقاي كمانگري به جاي ايشان وارد شدند. رياست و دبير را كماكان آقايان خسروي وفا و اشرفي برعهده خواهند داشت . آقاي مهرآئين - عضو جديد- و سركار خانم طاهريان نواب رئيس انتخاب شدند. نقطه قابل توجه انتخابات امروز قسمت انتخاب اعضاي هيات اجرائي به تعداد 6 نفر بود. حدود 18 نفر نامزد شدند كه در مرحله اول تنها من با كسب 24 راي - نصف + يك - آرا را كسب كردم. در دور دوم آقايان آگين، برجسته - عضو جديد- باغستاني و هاديزاده - عضو جديد - راي لازم را آوردند وآقايان نصيري و كمانگري راي مساوي داشتند كه براي سومين بار راي گيري شد و آقاي كمانگري به جمع ملحق شدند. آرزو مي كنم كه با توان جديدي كه به كميته رسيده است بتوانيم براي پاراالمپيك 2008 پكن برنامه ريزي و اقدامات مناسبي انجام داد تا افتخار آفريني معلولان و جانبازان عزيز را شاهد باشيم....