فردا اول اکتبر است و بر اساس تصميم مجمع عمومي سازمان ملل در چنين روزي که به نام " روز جهاني سالمند " ناميده مي شود ، ملت ها و دولت ها با گرامي داشت سالمندان به استقبال پديده عظيم قرن بيست و يکم يعني " خاکستري شدن جمعيت " مي روند.متاسفانه عليرغم رشد سريع سالمندي در کشورمان، که به نظر مي رسد سرعت آن دو برابر رشد جمعيت عادي است و احتمالا در بيست سال آتي جمعيت افراد 60 سال به بالا به دو برابر حد کنوني خواهد رسيد، هنوز بسياري از مسئولان ذيربط با غفلت از کنار اين پديده مهم مي گذرند تا زماني که همچون دو سه سال اخير که در برابرموضوع اشتغال به سردرگمي رسيده ايم در ساليان آينده وقتي مشکل خود را نشان داد بخواهيم فکر چاره باشيم. ماده 192 قانون برنامه سوم توسعه دولت را موظف به ساماندهي و طراحي برنامه ملي سالمندان نموده است که در آن زمان براي تصويب آن چه سختي ها که نکشيديم. اما عليرغم اينکه مدتهاست با همکاري دوستان اداره سلامت وزارت بهداشت بويژه دوست خوبم جناب اقاي دکتر دلاور آئين نامه اجرائي آنرا نوشتيم ولي هنوز از تصويب آن خبري نيست و وقت به سرعت در حال گذر است. گاهي حس مي کنم برخي آقايان احتمالا" صبر کرده اند تا به سن سالمندي برسند و بعد بدنبال تصويب موضوع باشند شايد مي خواهند تجربه کنند که در آن زمان خودشان داراي چه وضعيتي خواهند بود تا مطابق آن شرايط آئين نامه بنويسند. به هر صورت امسال هم روز جهاني گذشت و کار برجسته اي براي قشر سالمند نتوانستيم انجام دهيم ، البته امروز مراسمي در سالن شهيد فياض بخش دانشکده علوم توانبخشي برگزار شد و نکته قابل توجه آن حضور سالمندان تهراني از کانونهاي جهانديدگان جديدي است که اخيرا" راه اندازي شده اند. براي من اين قسمت جلب توجه مي کرد چون مدت زيادي انتظار اين حرکت را در تهران داشتم که بالاخره ثمر داد. اميدوارم اين مراکز که ازجمله اميد هاي اصلي من براي کاهش مراگز نگهداري سالمندان است هرروز بيش از پيش گسترش يابند. فردا هم که سمينار سالمندي در دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي برگزار مي شود ببينيم فردا چه خواهد شد....
من البته از افتتاح کتابخانه يا هر چيز ديگر براي نابينايان و معلولان خوشحال مي شوم. اما از اين که همه قصد دارند بفرمايند ما اولين بوديم کمي دلخور مي شوم. اين را قبل از اين هم يکبار گفته بودم. سالهاست در بهزيستي کتابخانه نابينايان به فعاليت مشغول است . همين طور در جاهاي ديگر . اگر هم منظور استفاده از دستگاه برجسته نگار است که بازهم پيشرو در آن حوزه توانبخشي بهزيستي بوده است بنابراين بهتر است دست از اين اول شدن ها برداريم وبيشتر به فکر همين دوستان نابينا باشيم که واقعا" داراي مشکلات عديده اي در اين زمينه ها هستن. خبر هائي دارم که جناب آقاي رمضانپور معاون محترم فرهنگي وزارت ارشاد در اين زمينه بسيار پيگير هستند و امميدوارم که همه کمک کنيم تا شرايط مطلوبي براي کارهاي فرهنگي معلولان فراهم شود....
